کد مطلب:210992 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

احتجاجات باز نادقه
با این مقدمات و اختلافات افكار و عقاید در اعلمیت حضرت صادق تردیدی نبوده و تمام مردم آن عصر و تمام علماء و فقها و حكماء و علمای طبیعی حتی زنادقه هم اتفاق داشتند كه جعفر بن محمد اعلم خلق است و برای استفاده از محضر او آمد و شد بسیار با او می نمودند و به دیده احترام و تعظیم به او می نگریستند و یكی پس از دیگری می آمد و تا حدی هم از فقهای خشك می ترسیدند و قبل از بحث مسائل می گفتند یا اباعبدالله مجالس اماناتی است كه باید مذاكرات آن محفوظ و مصون باشد مرادشان این بوده كه اگر مشكلات عقلانی را می پرسند و زاهدان خشك تحمل شنیدن آن مسائل را نداشتند آگاه از پرسش آنها نشوند مبادا به خصومت برخیزند.

یكی از آنها آمد گفت یا اباعبدالله معنی این آیه چیست؟

الرحمن علی العرش استوی فرمود معنی استیلاء بر عرش این نیست كه كرسی عرش نشمین گاه او باشد بلكه مراد این است كه عرش یعنی مجموعه بزرگترین خلقت خدا هم در فرمان سلطه و اقتدار اوست - كه معنی استیلا احاطه است احاطه علمی و قدرتی

دیگری آمد پرسید یا اباعبدالله چرا موقع دعا باید دستها را به طرف بالا گرفت مگر خدا بالا می باشد.

فما الفرق بین ان ترفعوا ایدیكم الی السماء و ان تحفضوها نحو الارض اگر خدا جا ندارد چرا به سوی بالا دست به سوی او دراز كنند

فرمود بلی تفاوت ندارد بلندی و پستی نیست همه جا و همه ازمنه و امكنه در حیطه قدرت و سلطه اوست.

اما چون منبع ارزاق و محل تقسیم در آسمان است یعنی باران كه موجب ایجاد رزق می گردد در بالاست شارع عالم برای جلب افكار مردم به آفرینش عالم و ارتباط آن دستور داد كه در هنگام دعا دست به بالا بلند كنند و به علاوه كه لطایف خلقت مانند ملائكه و فرشته گان و بهشت و روح و مجردات در بالاست - و این مجاز برای درك حقیقت است كه سوق به لطایف پیدا كنند.

ابن ابی العوجا وارد بر امام صادق علیه السلام شد گفت مذاكرات ما محفوظ بماند حضرت فرمود محفوظ است هر چه دل تنگت بخواهد بپرس - و پرسید آیا تو خودت این هیئت تركیبی ساخته شده است یا ساخته نشده است.



[ صفحه 77]



ابن ابی العوجا گفت تردیدی نیست كه ساخته شده و مركب از اجزاء و عناصریست.

امام صادق علیه السلام فرمود اگر ساخته شده پس مصنوع است اجزاء مؤتلفه تركیبی صانع نمی شود بلكه مصنوع است اگر مصنوع نیستی پس چیستی - او عاجز شد برخاست رفت باز برگشت پرسید آن صانع غائب كجاست؟

فرمود وای بر تو او از رگهای گردن به آدمی نزدیكتر است پست و بلند - بالا و پائین شرق و غرب - حضور و غیاب در ساحت مقدس او راه ندارد او غنی مطلق است غبار فقر و تركیب بر ساحت كبریائی او راه ندارد امام صادق علیه السلام فرمود ای پسر ابی العوجا اگر واقع این است كه تو می گوئی كه یقینا نیست اگر ثواب و عقابی نباشد ما زیانی نكرده ایم و چیزی از ما كسر نشده ولی در صورتی كه مسلما حساب و كتاب و ثواب و عقاب هست وای بر شماها كه دست تهی هستید و در آتش عقوبت و بلا خواهید سوخت باز هم رفت و روز دیگر آمد گفت یا اباعبدالله به چه دلیل می گوئی عالم حادث است و موجدی دارد.

فرمود اگر عالم حادث نباشد باید قدیم باشد و قدیم از تحول و تغییر و اختلاف و كسر و نقصان و افزونی و غیره مبراست در حالی كه ما به حس می بینیم كه همه چیز در حال تغییر و تحول و تطور و تكامل است كوچك است بزرگ می شود رنگ ها تغییر می كند قیافه ها عوض می شود و زن و مكیال مختلف می شود روز و شب و سرد و گرم - تحولات و تغییرات زیاد رخ می دهد.

گفت بر فرض كه این تغییرات رخ دهد از كجا كه صانعی دارد.

فرمود به فرض تو حركت فكری می كنیم همان اجزاء كوچك یا بزرگ هم با هم در همان حال كوچكی اختلاف و تغییر پیدا می كنند - و اگر قدیم باشد نباید این همه اختلاف و تغییر رخ دهد.

روز دیگر آمد پرسید لای علة خلق الخلق و هو غیر محتاج الیهم و لا مضطر الی خلقهم و لا یلیق به البعث بنا

گفت خدای تو چرا این خلق را آفرید مگر مجبور بوده یا چاره ای از خلقت آنها نداشت این فعل عبث شایسته حكم نیست.

امام صادق (ع) فرمود اگر این مخلوق را نمی آفرید از كجا حكمت و علم و قدرت او ظاهر می شد و چگونه با صنعت با عظمت خود را می نمود اگر یاد داشته باشی در بحث قضا و



[ صفحه 78]



قدر گفتیم كه این آفرینش برای اظهار قدرت و علم و حكمت حق بوده است اگر بنا شود باز تكرار كنیم به طول می انجامد.

ابن ابی العوجا گفت چرا خدا به یك خانه اكتفا نكرد و خانه دیگر آفرید یعنی آخرت را خلق كرد.

امام صادق (ع) فرمود چون حكمت اقتضا كرد كه انسان جامع جمیع صفات خلایق باشد لذا او را از شهوت و غضب و عقل آفرید و هر یك از این فرماندهان را در بدن لشكری داد كه فرمان آنها را برند و نفس انسانی پادشاه كشور تن است هر دسته ای كه پیرو هر فرماندهی شوند در حكم شریعت مسئولیت دارند تا با عقل و آزادی و بلوغ راه شرع را پیمایند و لذا هر كس عصیان ورزید یا منحرف شد دنیای دیگر را برای رسیدگی به حساب و كتاب و ثواب و عقاب او مقرر فرموده این دنیا خانه عمل محض است و آن آخرت خانه حساب محض است - هر كس در این نشئه به رهبری عقل كار خیر و ثواب انجام دهد در آخرت جزای نیكو می گیرد و هر كس پیرو شهوات گردد در آنجا گرفتار عقوبات می شود اگر خانه یكی بود انسان و حیوان و ثواب و عقاب همه یكسان می بود.

روز دیگر آمد پرسید افمن حكمته ان جعل لنفسه عدوا الخ

اگر خدا حكیم است چرا شیطان و دشمن برای خودش آفرید؟ در تدبیر و صنع خود چه احتیاجی داشت كه دشمنی خلق كند تا او مخلوق دیگر را بوسوسه از راه بدر برد؟!

امام صادق (ع) فرمود این دشمن آن دشمنی نیست كه خدا از او بیمناك باشد یا بترسد كه او را از ملك هستی خود بیرون كند یا خوف و قهر و غلبه بر سلطنت او داشته باشد این دشمنی است كه مخلوق و ضعیف است و در صفوف ملائكه بود چون غل و غشی در عقایدش رخ داد رانده شد و خطاب شد به دیدن آدم سجده كن او هم ابا و امتناع كرده و لذا رانده و ملعون شد.

پرسید اگر سجود برای غیر خدا جایز نیست چرا خطاب شد به آدم سجده كند.

امام صادق (ع) فرمود سجده برای آدم نبوده بلكه برای كبریائی و عظمت حق بوده كه چنین معجونی مركب از عناصر مختلف آفرید و راه تكامل را به رهبری عقل و شرع به او نمود تا به كمال مطلوب برسد و این سجده شكر و تعظیم و تقدیر خالق بوده.

روز دیگر آمد گفت چرا خداوند حكیم طفل صغیر را كه قدرت و توانائی ندارد



[ صفحه 79]



مرض و درد طاقت فرسا داد و او را مبتلا به مصائب و بلایا نماید - این كار شایسته حكیم نیست

امام صادق (ع) فرمود خداوند مرض نمی دهد امراض بیشتر از اغذیه حاصل می گردد اگر چنین باشد كه تو می گوئی باید افلاطون ها - ارسطوها - جالینوس ها كه تخصصی در طب داشتند مبتلا نشوند و حال آنكه با همه مهارت و حذاقتی كه داشتند وقتی مرگ می آید دفع قدرت او را ندارند این امراض برای تصفیه مزاح و تصفیه مزاج برای تصفیه نفس انسانی است.

روز دیگر آمد عرض كرد بگو بدانم خدا شریكی دارد یا نه؟

امام صادق علیه السلام فرمود نه شریكی ندارد؟

زندیق گفت اگر شریك ندارد این همه فساد از كجاست؟

امام پرسیدند كدام فساد؟

گفت این همه درندگان یا گزندگان حیوانات عجیبه موحشه مانند كرم -مگس - مار - عقرب و غیره چه فایده ای دارند كه این همه خزنده و گزنده را آفریده است.

امام صادق (ع) فرمودند تو گمان كرده ای خلقت این حیوانات عبث است یا ظلم و ستم است یا فساد و فتنه است خداوند عالم را ضدی و شریكی نیست تا این حیوانات موذیه را او آفریده باشد بلكه همه مخلوق پروردگار است آیا تو نمی دانی اطباء از عقرب چه نفع ها در علاج دردها می برند درد مثانه را در سلس البول و غیره از زهر عقرب بهبودی می دهند و گوشت افعی در تریاق استعمال می شود و مرض جذام به گوشت افعی با نمك معدنی علاج می یابد و كرم های سرخ - تحت الارضی برای رفع آكله و خوره مفید است هم چنین مگس - پشه - هوام و زنبور و غیره هر یك برای گرفتن سموم هوا یا خاك و غیره مفید است بنابراین خداوند تبارك و تعالی چیزی را بدون جهت و اثر وجودی خلق نفرموده و عبث نیافریده است مثلا پشه برای سركوبی قهاران است كه یكی از آن در بینی نمرود رفت و او را هلاك ساخت و یك مگس منصور را با آن قدرت ذلیل و بیچاره ساخت - و فضله حیوانات برای بسیاری از دردها مفید است و خداوند ما را مخزن علم خود در این جهات قرار داده و علم این خواص را به ما عنایت فرموده است.

روز دیگر آمد پرسید: قال اخبرنی ایها الحكیم هل تغاب شی ء من خلق الله و تقدیره - الخ



[ صفحه 80]



از اینجا گاهی امام را به نام ای حكیم مخاطب می ساخت می گفت ای حكیم بگو بدانم كار خدا عیب دارد یا نه.

امام صادق (ع) فرمود نه؛ گفت خدا خلق را ضعیف و نادان آفرید به حكمت و مصلحت خود - چنین فرمود:

گفت اگر كار او عیب ندارد چرا در خلقت او تغییر می دهد مثلا ختنه می كنید موی و ناخن را می زنید اگر عیب در خلقت نبود چرا شما تصرف می كنید؟

امام صادق (ع) فرمود: خداوند حكیم می توانست چنان خلق كند ولی بدن كه در نشو و نماست باید نقص آن را خود خلق برطرف كند بلند شدن مو و ناخن در اثر كمال جسم است و چون زیاد آن مضر است عقل و شرع حكم می كند كه زیادی آن را بزنند ختنه برای كمال لذت و حفظ بهداشت است و زدودن موهها و ناخنها برای بهداشت و سلامت است روز دیگر گفت چرا از آسمانها كسی پائین نمی آید كه خبر از بالاها دهد و از زمین كسی بالا نمی رود به آسمان خبر ببرد چرا بین آسمان و زمین را مسدود ساخت؟!

امام صادق (ع) پاسخی به او داد كه حكماء در آن درمانده بودند.

ان كل ما تری فی الارض من التدبیر انها هو ینزل من السماء و منها یظهر اما تری الشمس منها تطلع و هی نور النهار و فیها قوام الدنیا و لو حبت صار من علیها و هلك و القمر منها یطلع و هو نور اللیل و به یعلم عدد السنین و الحساب و الشهور الایام و لو حبس عنهم تعسر الامر علیهم و فسد التدبیر و فی السماء النجوم التی یهتدین بها فی ظلمات البر و البحر و من السماء ینزل الغیث الذی فیه حیات كل شی ء من الزرع و البنات و الانعام و كل الخلق لو حبس عنهم لما عاشوا و الریخ لو حبس ایاما لفسدت الاشیاء جمیعا و تغیرت ثم الغیم و الرعد و البرق و الصواعق كل ذلك انما هو دلیل علی آن هناك مدبرا یدبر كل شی ء و من عنده ینزل و قد كلم الله موسی و ناجاه و رفع الله عیسی بن مریم و الملائكة تنزل من عنده غیر انك لا تؤمن بعالم لم تره عینك و فیما تراه بعینك كفایة ان تفهم و تعقل